در میان هیچ جا ، یک شهر کارگران در سالهای اخیر از جمعیت خود خالی شده است. با این حال ، برخی از ساکنان تصمیم گرفته اند در آنجا بمانند ، بیشتر از نظر ضرورت ، زیرا در آنجا بود که آنها به دنیا آمدند و بزرگ شدند. در میان آنها فرانسیس ، کارگر وجدان وجود دارد که همچنان به حفظ دستگاهی که در تمام زندگی خود کار می کرد ، ادامه می دهد. سمیر ، پسرش.