پس از اینکه باربارا مارتین، دختر جوان و ساده‌دل یک صومعه، با برادر فاسد سرپرستش، بارتون سِج‌ویک، فرار می‌کند، متوجه می‌شود که بارتون قبلاً همسر و فرزندی دارد. بارتون سپس هر دو همسرش را ترک می‌کند و باربارا به سرپرستش، جورج سِج‌ویک، برای مشاوره مراجعه می‌کند. جورج توصیه به طلاق فوری می‌کند، اما باربارا هیچ اقدامی نمی‌کند تا اینکه جان برنت را ملاقات کرده و عاشق او می‌شود. وقتی از جورج می‌خواهد طلاقش را از بارتون ترتیب دهد، متوجه می‌شود که برنت وکیل سرپرستش است. باربارا که از اینکه برنت ازدواجش را کشف کند، وحشت‌زده است، وقتی بارتون را در آپارتمان شریکش، رودز، پیدا می‌کند، مشکلش حل می‌شود. از طریق بی‌احتیاطی بارتون، باربارا قادر به دریافت مدارکی می‌شود که ثابت می‌کند ازدواج اول او معتبر بوده و بنابراین ازدواجشان باطل می‌شود و او می‌تواند با برنت ازدواج کند.