فیلم چشمهای توتم
پس از فروش یک ادعای معدنی در شمال بیرحم و سرد، میریم هاردی به همراه شوهر و دختر کوچک خود به تاکوما نقل مکان میکند تا زندگی جدیدی را آغاز کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمیرود و شوهرش توسط یک غریبه با چشمان شیطانی به قتل میرسد و میریم را بیپول و بیوه میکند. با ناتوانی پلیس در پیدا کردن قاتل، میریم توسط یک گدا سالخورده مهربان نجات مییابد و به یک انجمن گدایان پذیرفته میشود. میریم دخترش را در یک سمینار خصوصی ثبتنام میکند و زندگی دوگانهای به عنوان یک گدا در خیابان و عضوی از جامعه متمدن را تجربه میکند، تا اینکه یک برخورد تصادفی او را دوباره به سمت غریبه با چشمان شیطانی که سالها به دنبالش بوده، هدایت میکند.