فیلم مردی که خود را یافت
جیم استنتون جوان، جراح با وجدان است، اما ساعات زیادی از وقت خود را صرف علاقهاش به هوانوردی میکند که برای پدرش قابل قبول نیست. وقتی مشخص میشود که یک مسافر کشته شده در هواپیمایی که جیم سقوط کرده، زن متاهلی بوده است، رسوایی ناشی از آن باعث میشود که بیمارستان جیم را تحت نظر قرار دهد. با زخم pride خود، جیم به جادههای باز میزند و از زندگی ساده یک ولگرد لذت میبرد. در لس آنجلس، جایی که به خاطر ولگردی دستگیر و به کار در یک گروه جادهسازی گمارده میشود، جیم با دوست قدیمیاش دیک میلر روبرو میشود که برای او شغلی به عنوان مکانیک در رابرتس ایوییشن پیدا میکند. اما حفظ ناشناسی او دشوارتر میشود، به ویژه زمانی که پرستار زیبایی به نام دوریس کینگ تصمیم میگیرد که نجات جیم را به عنوان یک مأموریت شخصی خود قرار دهد.