فیلم رپسودی خون
آندراش پولاچ، پیانیست جوان، از اجرای کنسرتی به افتخار یک مقام ارشد شوروی امتناع میکند، به عنوان نشانهای از شورش علیه حمله ۱۹۵۶ به مجارستان. امتناع او، هرچند که نمیداند، به سازماندهندگان یک تظاهرات علیه ظلم کمونیستی آسیب میزند، زیرا کنسرت او به عنوان شعار انتخاب شده بود. وقتی پولاچ متوجه میشود، موافقت میکند که کنسرت را اجرا کند. آندراش و ماریا کوندور، دختر یک روزنامهنگار کمونیست، عاشق یکدیگر هستند و تصمیم میگیرند قبل از کنسرت ازدواج کنند. در همین حال، سرکوب کمونیستی در خیابانها خشم مردم مجارستان را برمیانگیزد و موجب بروز یک انقلاب واقعی میشود.