فیلم آتش روشن است
مارتین پس از کار در گرینلند با مقدار خوبی پول به خانه برمیگردد. او با خواهرش که مهمانخانه را اداره میکند، زندگی میکند - اما خیلی چیزها تغییر کرده است. او از این که عشق دوران کودکیاش، مارتا، با جاست هووماند، صاحب مزرعه لونههوی، ازدواج کرده، بسیار ناامید است. مارتین یک ایستگاه ماشین راهاندازی میکند و بلافاصله آماده است تا به مارتا و شوهرش کمک کند وقتی که با مشکلات مالی مواجه میشوند. اما جاست سرسخت از قبول پول از دوستپسر سابق مارتا امتناع میکند. مانند همیشه در یک فیلم خوب مورتن کورت، چند 'پسرعمو' خوشمشرب وجود دارند - کریستین آرهف و پیتر مالبرگ - و آنها راهحلهای خوبی پیدا میکنند...