فیلم مرد عادی
ژرژ لاژوا یک صاحب کافه در پاریس است. مانند هر تابستان، ژرژ، همسرش جینت و پسر بزرگش لئون به تعطیلات در کمپ لولوی میروند، جایی که با خانواده شوماکر (که پدرشان یک دادرسان است) و خانواده کالین (که در بازارها سوتین میفروشند) ملاقات میکنند. امسال، آرامش آنها به دلیل نزدیکی یک محل ساخت و ساز که کارگران خارجی در آن مشغول به کار هستند، کمی مختل میشود. نظرات نژادپرستانه مطرح میشود. یک شب در بال، درگیری بین لاژوا، آلبرت شوماکر و دو کارگر مهاجر الجزایری رخ میدهد...