ماریا سالیناس اولین شغل خود را در یکی از بهترین شرکت‌های انتشاراتی کشورش به دست می‌آورد. دون ریکاردو آرنسیبیا، رئیس او، مردی است که به نوآوری و پیشنهادات جدید از سوی کارکنان اهمیت نمی‌دهد، اما از داستان‌های جنایی خونین و زنان زیبا لذت می‌برد. دون ریکاردو ماریا را برای شام دعوت می‌کند؛ آنها ابتدا به عنوان دوستان شروع می‌کنند و به زودی یک رابطه جنسی برقرار می‌کنند. همه چیز خوب پیش می‌رود - به جز یک راز کوچک که همسر سابق ریکاردو را احاطه کرده است. ماریا تصمیم می‌گیرد تحقیق کند... و او بیشتر از آنچه که انتظار داشت، کشف خواهد کرد: ریکاردو سعی کرده بود ماریا را شبیه همسر سابقش کند و یک توطئه شامل فساد گسترده وجود دارد.