فیلم در میانه زمستان سرد
جو، بازیگر بیکار، داوطلب میشود تا به نجات کلیسای محلی خواهرش برای جامعه کمک کند و یک نمایش کریسمس از هملت را اجرا کند، کمی برخلاف توصیههای نمایندهاش مارگارتا. با توجه به اینکه بازیگران او حتی در کریسمس نیز در دسترس هستند و آمادهاند که بر اساس 'تقسیم سود' کار کنند (یعنی ممکن است هیچ پولی دریافت نکنند)، او نمیتواند انتظار داشته باشد - و ندارد - که بهترینها را داشته باشد. اما با وجود اینکه هر یک از آنها مشکلات و ویژگیهای خاص خود را به همراه دارند، چیزی بزرگتر در روستای شاید بهدرستی نامگذاری شده امید شروع به ظهور میکند.