فیلم کاميون خاکستری قرمز رنگ
بلگراد، تابستان 1991. یوگسلاوی در حال فروپاشی است. گاوران به خاطر رنگکور بودنش نمیتواند گواهینامه رانندگی بگیرد. او یک درونگرا از بوسنی است که به کامیونها Obsessed است. به محض اینکه از زندان آزاد میشود، یک کامیون میدزدد تا به یک سفر تفریحی برود. سوزانا، یک دختر شهری، متوجه میشود که باردار است، اما تا زمان سقط جنینش، تصمیم میگیرد به دوبروونیک برود. او با اتومبیلسواری میکند و گاوران تقریباً او را زیر میگیرد. او آسیب نمیبیند، اما او را تهدید میکند که او را به دوبروونیک ببرد. دو نفر از دنیای متفاوت، به یک اندازه از دنیای واقعی دور هستند. برای او، او اولین زنی است که میتواند با او صحبت کند؛ برای او، او فقط یک احمق دیگر است که به لیست طولانی آنها اضافه میشود. اما فشار خطر و نشانههای جنگ آنها را به هم نزدیک میکند. دنیای اطرافشان آنقدر ابزورد شده که به نظر میرسد تنها افراد عاقل باقیماندهاند.