فیلم بازیگر و احمق
های جنکینز، زراعتکار بدخلق در دیلویل، تمام روستا را بر علیه خود میکند، از جمله دوشیزهای که آرزو دارد با او ازدواج کند. پس از باخت سنگین در پوکر در هتل محلی، به نیویورک میرود تا جاذبهها را ببیند و مشکلاتش را فراموش کند. یک بازیگر معروف او را در حال عبور از کنار پنجره کلاپ میبیند و به تقلید از او علاقهمند میشود. یک "ملاقات تصادفی" ترتیب داده میشود و بازیگر به مطالعه شخصیت اصلی میپردازد. او خود را آماده میکند و به زادگاه جنکینز میرود، جایی که شخصیت دلپذیرش به زودی ذهن مردم را به نفع های تغییر میدهد. او در پوکر برنده میشود. دوشیزه به او لبخند میزند. و وقتی جنکینز برمیگردد و از بازیگر نکتهای میگیرد که اگر ساکت باشد، همه چیز خوب خواهد بود، متوجه میشود که محبوبترین مرد در روستا شده است. خلق و خوی بدخلق او هرگز برنمیگردد و او با خانم مورد علاقهاش ازدواج میکند.