در خیابان‌های اورشلیم، داستان‌های دو نوجوان به هم متصل می‌شود تا ماجراجویی تابستانی زندگی‌شان را روایت کند. تامار دختری فوق‌العاده بااستعداد اما بسیار آرام و ناامن است که خانه و همه چیزهایی که می‌شناسد را ترک می‌کند و خود را به طرز غیرقابل شناسایی تغییر می‌دهد - از ظاهرش تا نگرشش - تا خود را برای یک مأموریت خطرناک برای کمک به یک عزیز آماده کند. آساف، پسری دست و پا چلفتی، ساده‌لوح و بسیار خجالتی که در یک شغل کسل‌کننده تابستانی در شهرداری کار می‌کند، مأموریت خاصی دارد: یک سگ ولگرد غیرقابل کنترل را از پناهگاه بگیرد، آن را به قلاده ببندد و بگذارد او را به صاحبانش برساند تا جریمه شوند. هر چه داستان‌های بیشتری درباره این دختر فوق‌العاده می‌شنود، بیشتر به او علاقه‌مند می‌شود و در حالی که او و دینکاه به سفرشان ادامه می‌دهند، آساف متوجه می‌شود که تامار در خطر جدی است.