نویسنده‌ی آینده‌دار، ریونوسوکه چاگاوا هنوز در آن سوی خیابان از نوریفومی سوزوکی و کارگاه تعمیر اتومبیلش زندگی می‌کند، هرچند اکنون خانه‌اش را با جونو سکه، یتیمی که تحت سرپرستی‌اش قرار داده، به اشتراک می‌گذارد. چاگاوا رویای انتشار یک رمان موفق و تشکیل خانواده با هیروئی و جونو سکه را در سر دارد، اما شغل روزانه‌اش در فروشگاه شیرینی‌فروشی او را مشغول نگه می‌دارد و هیروئی برنامه‌های شلوغ او را به عنوان بی‌علاقگی تفسیر می‌کند. هیروئی همچنین به‌طور مخفیانه به عنوان یک رقصنده برلِسک فعالیت می‌کند که نظرش را درباره مردان بهبود نمی‌بخشد. در خانواده سوزوکی، ایپه هفت ساله از به اشتراک گذاشتن خانه با مهمان، دخترعمویش میکا که همسن اوست اما بسیار خواستارتر است، خوشحال نیست. موتسکو، مکانیک زن کارآموز، هنوز با سوزوکی‌ها زندگی می‌کند و او مورد توجه تاکئو، جوانی ناامید که در حال یادگیری آشپزی است، قرار گرفته است.