فیلم بیوه شاد
آن-ماری زندگی راحتی با گیلبرت، یک جراح پلاستیک ثروتمند، دارد: یک خانه زیبا، یک سگ، یک خدمتکار، مبلمان گرانقیمت و همه چیز. اما وقتی دوباره فکر میکند، متوجه میشود که اوضاع چندان هم راحت نیست. او دیگر با شوهرش کنار نمیآید. او اعصابش را خرد میکند و دیگر برایش جذاب نیست. او فقط زمانی احساس خوبی دارد که در حال دویدن در ساحل است و ... وقتی در آغوش معشوقش، لئو، است. یک روز، گیلبرت در یک تصادف رانندگی کشته میشود. خبر خوبی است، چون او میتواند با لئو زندگی کند. مشکل این است که خانوادهاش با نیت حمایت از "بیوه فقیر" به ویلایش میآیند. آن-ماری نمیتواند بپذیرد که اصلاً ناراحت نیست، بهویژه به پسرش کریستوف. او حالا حتی بیشتر از زمانی که گیلبرت زنده بود، زندانی است...