فیلم توپهای سیاه
الکس کلاین یک مدیر اجرایی املاک ورشکسته است که زندگیاش در مسیر تصادف قرار دارد. نه تنها بازار و حرفهاش شبیه به یک تراوانت از قبل از سقوط دیوار برلین به نظر میرسد، بلکه همسری دارد که در موفقیت در حال شکوفایی است؛ خانوادهای که عاداتشان او را دیوانه میکند؛ مشتریانی با سلیقه بد و پول زیاد. و فراموش نکنید بارستاهای 14 سالهای که فکر میکنند تفاوت بین دانههای قهوه کوهستانی، چیده شده توسط باکرهها در نیمه شب و قهوه از سوپرمارکت محلی را میدانند. بنابراین چیزهای زیادی او را عصبانی میکند، به حدی که یک روز، وقتی اوضاع واقعاً جدی میشود، تنها میتواند طوفان را به شیوهای خاص و ناخوشایند تحمل کند.