فیلم بندر: طلای امپراتوری
شکار طلای امپراتوری ادامه دارد. یک عصای بیقیمت، گنجی که میتواند زندگی بدون نگرانی را برای ابراهیم بندر و شاگرد جوانش اوستاپ در ریودوژانیرو آفتابی تأمین کند، از زیر دستشان رفته و به دست نستور ماخنو، فرمانده ارتش آنارشیست، افتاده است. ماخنو معتقد است که این عصا یکی از بسیاری از آثار باستانی امپراتوری است که در این منطقه پنهان شدهاند. با مافیا، partisanها و افسران ارتشهای سرخ و سفید که همه مصمم به دستیابی به این گنج افسانهای هستند، اوستاپ و معلمش ابراهیم باید از نبوغ خود فراتر بروند تا رقبای خود را فریب دهند و جایزه را به دست آورند. و با از دست دادن اعتماد معشوقه عزیز اوستاپ، او باید هر کاری در توانش انجام دهد تا او را دوباره به دست آورد و از ازدواجش با مرد دیگری جلوگیری کند.