تاد در سایه عجیب برادر بزرگترش شونزی که دارای ناتوانی ذهنی است، بزرگ شد. در کودکی، شونزی تاد را مجبور به ساخت فیلم‌های اکشن می‌کرد. حالا که بزرگ شده‌اند، او به تاد فشار می‌آورد تا جزئیات زندگی عاشقانه‌اش را به اشتراک بگذارد و حتی یک نوار جنسی که با دوست دختر قدیمی‌اش ساخته را به شونزی نشان می‌دهد تا به او کمک کند با تراژدی خانوادگی کنار بیاید. وقتی پدرشان دچار حمله قلبی می‌شود، شونزی (که حالا ۴۰ ساله و هنوز باکره است) به خانه تاد و دوست دختر جدیدش لیندسی نقل مکان می‌کند. شونزی به شدت می‌خواهد در رابطه آن‌ها مانند گذشته شامل شود. وقتی درخواست‌های شونزی به تهدید برای افشای رازهای گذشته تبدیل می‌شود، تاد باید شجاعت پیدا کند تا با لیندسی صادق باشد، حتی اگر به معنای پایان رابطه‌شان باشد.