فیلم هرمیا و هلنا
کامیلا، یک کارگردان جوان تئاتر آرژانتینی، از بوینس آیرس به نیویورک سفر میکند تا در یک اقامت هنری شرکت کند و ترجمه اسپانیایی از "رویای شب نیمه تابستان" شکسپیر را توسعه دهد. با ورودش، او شروع به دریافت یک سری کارت پستال مرموز میکند که او را به مسیری پیچیده از گذشتهاش و به سوی آیندهاش هدایت میکند.