فیلم قیچی
راما، جوان حساس و پرشور ۲۸ ساله، در یک درگیری با قیچی دوست دخترش را نابینا کرده است. او فردا در دادگاه به مجازات قصاص (نابینایی یکی از چشمانش) محکوم خواهد شد. شب قبل از جلسه محاکمه، پدر influenc او با پرداخت مبلغ زیادی او را برای یک شب آزاد میکند تا راما آخرین شب را با خانوادهاش بگذراند. اما راما برنامههای دیگری دارد. او از این فرصت استفاده میکند و با کمک یک دوست، به عنوان اپراتور دوربین به جنوب ایران میرود تا به طور غیرقانونی کشور را ترک کند. او اشتباه میکند و از بانک پول میگیرد و پلیس او را ردیابی میکند. راما به قاچاقچیان پول میدهد و آنها او را به یک جزیره متروکه میفرستند تا منتظر قایق برای خروج از کشور باشد. سرنوشت برای راما چیز دیگری در نظر دارد و او به یک زن باردار در جزیره علاقهمند میشود.